پارساپارسا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره
پرهامپرهام، تا این لحظه: 8 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

کودکانه های پارسا

۱ سال و نیمگی

1393/10/23 10:01
نویسنده : مامان مریم
436 بازدید
اشتراک گذاری

امروز ۹۳/۱۰/۲۵

   ۱۶ روز از ۱ و نیم سالگی پارسای عزیزم گذشت،آخرین واکسن دوران نوزادی و خردسالی رو هم زد

طفلکی روزی که واکسن زد بخاطر درد پاش نمی تونست راه بره تب هم کرد ،اوووووف که چقدر هم گریه کرد،اما تب و دردش بیشتر ۲۴ ساعت اول بود بعدش خیلی بهتر شد

چون نمی تونست راه بره بر تشک روان نشسته بود و میگفت من رو ببرید اینجا ،اونجا ،اون بالا،اون پایین و...

تقریبا به همه میگه مامان وقتی هم میگه مامان یعنی به من نگاه کنید و به من توجه کنید

اما داره پیشرفت میکنه به باباش و پدرم میگه بابا به لیا و سها هم میگه لیا،چقدر هم که برامون تعریف میکنه هم پای تلفن هم بدون تلفن(البته به زبون خودش)،اسباب بازیا و لباسای نوشو بهمون نشون میده میگه این دیدی یا دیدیش،با تلفن که صحبت میکنه گاهی وسطاش میگه اوهوووم

ازش میپرسیم اسمت چیه میگه پاسا

وای چقدر اون لحظه که اسم خودشو میگه من ذوق میکنمبغل

یه چیز دیگه که منو خیلی ذوق زده میکنه اینه که گاهی وقتی صداش میکنم  پسرم پارسا گلی میگه بعله

 

کلا من این روزا همش ذوق زده هستم از کارای پارسا گلیخندونک

 

کلمه های جدید دیگه هم میگه کلات(شکلات)،کلا(کلاه)،ماشین،اَی نا (از اینها )،اندوشت(انگشت)

بوس(بوس کردن بلده)،کَندش،از بین عددا دو و سه رو هم میگه...عشقشم که پتوشه بهش میگه اَتوش

مداد و مداد رنگی و کاغذ و این جور چیزا هم تِش تِش (چشم چشم) هستن،باشه،وای ، آگِی و نههههههههه رو هم زیاد استفاده میکنه،

یه کوچولو یاد گرفته خودش با قاشق چیزی بخوره البته هنوزم موقع خوردن زیاد ریخت و پاش میکنه اما پیشرفتش خوب بودهچشمک

واسه این که یه کوچولو قدش بلند شه از همه چیز کمک میگیره

الان که نگاه میکنم خیلی عکساش کم شده غمگین

نمیزاره که یه عکس درست و حسابی بگیریم فوری میخاد دوربین رو بگیره،وقتی هم یه چیزی میدیم دستش همه اش در تلاشه تا از هم جدا جداش کنه،آخه چرا پسر گلمدلخور

دیروز یه نصفه روز رفتیم خونه مامانم و بابام اومدیم خونه دیگه بهم نمی گه مامان می گه مامانشخنده

حالا چند تا عکس از خود گلشخندونک

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (3)

خاله سها
23 دی 93 15:12
asalmasaleee sheytonn
مامانی غزل جون
14 بهمن 93 17:52
فداااااااااا بشم چه بزرگ و بامزه شده [ماچ
مامان مریم
پاسخ
ممنون عزیزیم
مامانی غزل جون
2 فروردین 94 14:27
درشکفتن جشن نوروز برایت در همه ی سال سر سبزی جاودان وشادی اندیشه ای پویا و سرزندگی و برخورداری از همه نعمتهای خدادادی آرزومندم . . .